محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۳۱: امشب اندر بزم آن پرهیز فرما پادشاه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب اندر بزم آن پرهیز فرما پادشاه دیده را ضبط نگه کار است و دل را ضبط آه از برای یک نگه بر روی آن عابد فریب می توان رفتن به زیر بار یک عالم گناه بسته چشم آن بت ز من اما کجا آن شوخ چشم می تواند داشت خود را از نگه کردن نگاه صبر کن ای دل که از لذت چشانیهای اوست وعده های دیر دیر و لطفهای گاه گاه زان نگه قطع نظر به کز پی تقریب آن بر رقیبان نیز یک یک بایدش کردن نگاه داغ مجنون راز وصل آن نیم مرهم بس نبود کاشکی یک بار دیگر ناقه گم می کرد راه رو به صبر و طاقت و تمکین منازای محتشم خیل غم چون بر نشیند یک سوار و صد سپاه محتشم کاشانی