محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۰۸: آن کوست قبلهٔ همه کس قبلهجو در او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن کوست قبلهٔ همه کس قبله جو در او و آن روست قبله ای که کند کعبهٔ رو در او آیینه ساز چشم من این شیشه ساخته نوعی که جز تو کس ننماید نکو در او ز آب و هوای لطف تو گلزار کام ماست باغ شکفته صد گل بی رنگ و بو در او داری دلی که هست محل ملایمت بد خوئی هزار بت تندخو در او کویت چه گلشن است که از دجله های چشم جاری تراست خون دل از آب جو در او باید به آب داد کتابی که هیچ جا نبود حدیث حرمت جام و سبو در او زین کلبه نگذرید تماشائیان که هست دیوانه ای از آن بت زنجیر مو در او محتشم کاشانی