محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۸۷: ای خدنگ مژهات عقده گشای دل من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خدنگ مژه ات عقده گشای دل من حل شده از تو به یک چشم زدن مشکل من خون من ریزد اگر آن گل رعنا بر خاک ندمد جز گل یک رنگی او از گل من شادم از بی کسی خود که اگر کشته شوم نکند کس طلب خون من از قاتل من آن چنان تنگ دلم از غم آن تنگ دهان که غمش نیز به تنگ آمده است از دل من سر من بر سر آن کو فکن از تن که فتد گاه و بی گاه گذار تو به سر منزل من داشت در کشتن من تیغ تو تعجیل ولی زود آمد به سر این دولت مستعجل من محتشم چون به سخن نیست مه من مایل چه شود حاصل ازین گفتهٔ بی حاصل من محتشم کاشانی