محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۸۴: در ملک بودی اگر یک ذره عشق یار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در ملک بودی اگر یک ذره عشق یار من در فلک آتش افکندی آه آتش بار من در تن زارم جگر صدچاک و دل صد پاره شد بوالعجب گلها شکفت از عشق در گلزار من چون کند پامالم آن سرو از پی پابوس او دل برون آید ز چاک سینهٔ افکار من های و هویم لرزه در گورافکند منصور را چون زنند از راه عبرت در ره اودار من خواستم از شربت وصلش دمی یابم حیات کرد چشم قاتلش زهری عجب در کار من آن چنان زارم که بر من دشمنان گزیند زار دوستی آخر تو کمتر کوش در آزار من محتشم هرگه نویسم شعر عاشق سوز خویش آتش افتد از قلم در نسخهٔ اشعار من محتشم کاشانی