محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۷۷: بیا ای عشق تمکین مرا از گرد ره بشکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ای عشق تمکین مرا از گرد ره بشکن جنون را پیش رو کن عقل را پشت سپه بشکن مسجد سرو من قدر است کن وز بار عشق آنجا هزاران زاهد صدساله را پشت دو ته بشکن حصار دل که شاهانند در تسخیر آن عاجز تو زیبا دلستان بستان تو رعنا پادشه بشکن قضا چون بست به رمه طاق ابرویت زبردستی بیا و طاق دلها را ز ماهی تا به مه بشکن اگر در وادی عشقت دل از ظلمت کشد لشگر شکوهٔ لشگر دل را به زور یک نگه بشکن به بام بارگاه آی و ز برقع طرف رخ بنما وزان شکل هلالی قدر ماه چهارده بشکن فراغعت را غنیمت دان غمین منشین قدح بستان تکلف را اجازت ده کمر بگشا کله بشکن اگر از کام جویان بر در و دیوار او بینی سر کیوان به چوب حاجیان بارگه بشکن اگر این است ساقی محتشم گو پشت زهدم را به آن رطل گران پیمودن از بار گنه بشکن محتشم کاشانی