محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۵۶: مرا صید افکنی زد زخم و بند افند در گردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا صید افکنی زد زخم و بند افند در گردن به ابروی کمان دار و به گیسوی کمند افکن هم از تندی هم از تمکینش تا آگه شوی بنگر محرف بستن تیغ و ملایم راندن توسن سر آن شمع فانوس حیا گردم که از شوخی به جان خلق آتش در زند چون برزند دامن به آن رخسار گندم گون جمالت راست بازاری که قرص آفتاب آنجا نمی ارزد به یک ارزن تو هرجا بگذری از سینه ها آتش برافروزی برآید بوی یک گلشن ولی با دود صد گلخن ز بس کز اتحاد معنوی آمیختم با تو نمی دانم در آغوش خیالت کاین توئی یا من نخواهد مرد تا حشر ای همایون کوکب تابان چراغ محتشم کز پرتو مهر تو شد روشن محتشم کاشانی