محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۵۳: تو کشیده تیغ و مرا هوس که ز قید جان برهانیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو کشیده تیغ و مرا هوس که ز قید جان برهانیم به مراد دل برسی اگر به مراد خود برسانیم همه شب چو شمع ستاده ام که نشانمت به حریم دل به حریم دل چه شود که اگر بنشینی و بنشانیم چه کنم نظر به مه دگر که ز دل غم تو رود به در که ز دیگران دگران شود به تو بیشتر نگرانیم نیم ارچه وصل تو را سزا به همین خوشم که تو دل ربا سگ خویش خوانیم از وفا سوی خویش اگرچه نخوانیم دل تنگ حوصله خون شود ز ستیزهای زبانیت ز پی ارنه لطف تو دل دهد به کرشمه های زبانیم چه نکو حضوری و وحدتی بود از دو جانب اگر تو را من ازین خسان بستان و تو ازین بتان بستانیم گرم از درون بدر افکنی ز برون چو محتشمم مران سگیم به داغ و نشان تو که نخواند از تو برانیم محتشم کاشانی