محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۳۶: گر شود ریش درون رخنه گر بیرونم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر شود ریش درون رخنه گر بیرونم بنمایم به تو کز داغ نهانت چونم هرچه دارم من مهجور ز عشقت بادا روزی غیر به غیر از غم روز افزونم وصلت ار خاصهٔ عاشق نبود روز جزا لیلی از شوق زند نعره که من مجنونم خونم آمیخته با مهر غیوری که اگر بیند این واقعه در خواب بریزد خونم دی به دشنام گذشت از من و امروز به خشم از بدآموزی امروز بسی ممنونم نامه ای خواند و درید آن مه پرکار و برفت دل به صد راز نهان ماندن آن مضمونم محتشم در سخن این خسرویم بس که شده خلعت آن قد موزون سخن موزونم محتشم کاشانی