محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۲۸: رسید نغمه ای از بادهنوشی تو به گوشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رسید نغمه ای از باده نوشی تو به گوشم که چون خم می و چو ننای نی به جوش و خروشم کجاست نرمی و کیفیتی و نشئه عشقی که می نخورده از آنجا برون برند به دوشم ز خامکاری تدبیر خود فتاده به خنده خرد چو دید که آورد آتش تو بجوشم قیاس حیرتم ای قبله مراد ازین کن که با هزار زبان در مقابل تو خموشم قسم به نرگس مردم فریب عشوه فروشت که آن چه از تو خریدم به عالمی نفروشم تو بدگمان به من و من برین که راز تو بدخو بهر لباس که بتوانم به قدر وسع بکوشم رسیدصاف به درد و به جاست بانگ دهاده به این گمان که درین بزم من هنوز بهوشم عجب که ساقی این بزم محتشم به در آرد به باده تا به ابد ازخمار مستی دوشم محتشم کاشانی