محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۰۷: بهر دعا از درت چون به درون آمدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر دعا از درت چون به درون آمدم قوت نطقم نماند لال برون آمدم عشق چو بازم به ناز سوی تو خواند از برون در ز درون بسته بود من به فسون آمدم من که زدم از ازل لاف شکیب ابد از سر کویت ببین رفتم و چون آمدم زخم امانت بس است مرهم لطفی فرست داغ مرا کز ازل جسته درون آمدم شد در و دیوار او از تن من لاله فام بس که ز داغ غرقه به خون آمدم نقد نیازم نزد بر محک امتحان در نظر درک او بس که زبون آمدم محتشم این در نبود جای چو من ناکسی لیک چو تقدیر بود راهنمون آمدم محتشم کاشانی