محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۷۵: این آینهگون سقف که آبیست معلق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این آینه گون سقف که آبیست معلق نسبت به من تشنه سرابیست معلق این گوی که دستی نگهش داشته زان سوی چون قطره آبی ز سحابیست معلق دل می کنداز غب غب و روی تو تصور کز آتش سوزنده حبابیست معلق کاکل که به بوسیدن دوشت شده مایل گوئی ز سر سرو غرابیست معلق در حلقهٔ فتراک تو دایم دل بریان آویخته چون مرغ کبابیست معلق این کاسه سر کاون پر نشئه ز عشقت از بوالعجبی جام شرابیست معلق در سینهٔ دل زیر و زبر گشته ز خویت لرزنده تر از قطرهٔ آبیست معلق دل کز طمع لعل تو افتاده در آن زلف آویخته مرغی ز طنابیست معلق از هر مژه محتشم ای گوهر سیراب از بهر نثارت در نابیست معلق محتشم کاشانی