محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۶۳: آمد از مجلس برون در سر هوای سیر باغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد از مجلس برون در سر هوای سیر باغ بادپای جلوه در زین باد جولان در دماغ حسن را از چهرهٔ زیبای او گل در طبق عشق را از نرگس شهلای او می در ایاغ صبر را آتش ز تاب سینها در استخوان عشق را روغن ز مغز استخوانها در چراغ حسن نوبنیاد شیرین را ظهور اندر ظهور وز برای کوه کن جستن سراغ اندر سراغ داده مرغ حیرتم را جای بر طاق بلند آن که در ایوان حسنت بسته طاق از پر زاغ باز راه سیر با اغیار سرکردی که رشک لاله و گل را ز اشگم تر کند در باغ وراغ محتشم از چشم تر آتش فشان در دشت غم آن صنم دامن کشان با این و آن در گشت باغ محتشم کاشانی