محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۴۳: به عزم رقص چون در جنبش آید نخل بالایش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به عزم رقص چون در جنبش آید نخل بالایش نماند زنده غیر از نخل بند نخل بالایش عجب عیبی است غافل بودن از آغاز رقص او به تخصیص از نخستین جنبش شمشاد بالایش بمیرم پیش تمکین قد نازک خرام او که در جنبش به غیر از سایهٔ او نیست همتایش براندازد ز دل بنیاد آرام آن سهی بالا چو اندازد هوای رقص جنبش در سر و پایش به تکلیف آمد اندر رقص اما فتنه کرد آن گه که میل طبع بی تکلیف می شد در تماشایش فشانم بر کدامین جلوه اش جان را که پنداری دگرگون جلوه پردازیست هر عضوی ز اعضایش به رقص آیند در زنجیر زلفش محتشم دلها چو باد جلوه بی حد در سر زلف سمن سایش محتشم کاشانی