محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۹۳: افکنده ره به کلبهٔ درویش خاکسار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
افکنده ره به کلبهٔ درویش خاکسار سلطان شاه مشرب جم قدر کامکار در چشم دهر کرد ز چرخم بزرگتر کوچک نوازی که نمود آن بزرگوار نور چراغ چشم مرا یک جهان فزود چشم و چراغ خان جهانگیر نامدار در عین افتقار رساندم به آسمان از مقدم مبارک او فرق افتخار هر ذره شد ز جسم خراب من اختری سر زد چو در خرابهٔ من آفتاب وار باران عام رحمت او برخلاف رسم در تن اساس عمر مرا کرد استوار کوتاه گشت پای اجل تا ز لطف گشت بالین طراز محتشم خسته فکار سلطان سرفراز که کردست ایزدش تاج سر جمیع سلاطین روزگار محتشم کاشانی