محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۸۸: بس که چون باران نیسان ای سحاب خوش مطر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس که چون باران نیسان ای سحاب خوش مطر از زبان ما دعا می بارد از دست تو زر شوره زار وقت ما و کشتزار عمر تو تا ابد خواهند بود از باغ جنت تازه تر کوبیان خسرو و طی لسان و عمر نوح کاید این الکن زبان از عهدهٔ شکرت بدر روزگاری بودم از ناقابلان لطف تو منت ایزد را که زود آن روزگار آمد به سر شهریارا گر ز دست اقتدارت تا به حشر بر سرم تیغ و تبر بارد و گر در و گوهر سر مبادم گر سر موئی ز نفع و ضر آن در کتاب دعوتم حرفش شود زیر و زبر تا جهان باشد تو باشی کامکار و کامران تا فلک گردد تو گردی نامدار و نامور در پناهت تا قیامت زینت عالم دهند با علیخان میرزا آن عالم آرای دگر در ثنایت محتشم توفیق یابد گر بود یک دو روزی دیگرش باقی ز عمر مختصر محتشم کاشانی