محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۷۸: با وجود آن که پیوند آن پری از من برید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با وجود آن که پیوند آن پری از من برید گر ز مهرش سر کشم باید سرم از تن برید من نخواهم داشت دست از حلقهٔ فتراک او گر سرم خواهد به جور آن ترک صید افکن برید من به مهرش جان ندادم خاصه در ایام هجر گر برم نام وفا باید زبان من برید خلعت عشاق را می داد خیاط ازل بر تن من خلعت از خاکستر گلخن برید در رهش افروخت اقبال از گیاه تر چراغ در شب تار آن که راه وادی ایمن برید کی بریدی متصل از دوستدار خویش دست گر توانستی زبان طعنهٔ دشمن برید محتشم را از غم خود دید گریان پیش او گفت می باید ازین رسوای تر دامن برید محتشم کاشانی