محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۶۱: چشمم چو روز واقعه در خواب میشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمم چو روز واقعه در خواب می شود کین من از دل تو عنان تاب می شود گفتی که آتشت بنشانم به آب تیغ تا تیغ میکشی دل من آب می شود در مجلسی که باده باغیار می دهی خون جگر حوالهٔ احباب می شود از روی سیمگون چو سحر پرده می کشی مه بر فلک ز شرم تو سیماب می شود در طاعت از تواضعت اندیشهٔ جواب جنبش فکن در ابروی محراب می شود آن وعدهٔ دروغ تو هم گه گهی نکوست کارام بخش عاشق بی تاب می شود از بخت تیره هرچه طلب کرد محتشم چون کیمیای وصل تو نایاب می شود محتشم کاشانی