محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۴۸: در شکار امروز صید آهوان او که بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شکار امروز صید آهوان او که بود وانکه تیر غمزه می خورد از کمان او که بود مردمی با مردم آهو شکار او که کرد جان فشان پیش خدنگ جانستان او که بود از هواداران نگهبان سپاه او که گشت وز وفاداران نگهدار سگان او که بود تیر مژگان در کمان ابروان چون می نهاد در میان جان هدف ساز نشان او که بود کشتکان چو بستهٔ فتراک خوبان می شدند زان میان دلبسته موی میان او که بود شب که از جولان عنان برتافت همچون آفتاب در رکاب او که رفت و همعنان او که بود محتشم چون از سگان افتاد امشب جدا آن که در افغان نیامد از فغان او که بود محتشم کاشانی