محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۳۶: امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود مهد زمین ز گریهٔ من غرق آب بود دیوانه ای که غاشیه داری به کس نداد تا پای شهسوار بلا در رکاب بود دی کامد آفتاب و خریدار شد تو را با مشتری مقابلهٔ آفتاب بود در نامهٔ عمل ملک از آدمی کشان گر می نوشت جرم تو را بی حساب بود از جنبش نسیم زد آتش به خرمنم آن روی آتشین که به زیر نقاب بود تنها گذشت و یکقدم از پی نرفتمش پایم ز بس که در وحل اضطراب بود بر خاک محتشم به تواضع گذر که او روزی بر آستان تو عالیجناب بود محتشم کاشانی