محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۳۲: دل وجان و سرو تن گر به فدای تو شوند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل وجان و سرو تن گر به فدای تو شوند به که نابود به شمشیر جفای تو شوند همه جای تو چه رخسار تو واقع شده اند سیر واقع ز تماشای کجای تو شوند خوش ادا میکنی ای شوخ اداهای مرا خوش ادایان همه قربان ادای تو شوند هم بر آن ساده دلان خنده سزد هم گریه که اسیر تو به امید وفای تو شوند داری آن حوصله کز جان روی گر به نیاز پادشاهان جهان جمله گدای تو شوند دیده نمناک نگردانی اگر تشنه لبان همه در دشت هوش کشته برای تو شوند محتشم وای بر آن قوم که بر بستر ناز در دل شب هدف تیر دعای تو شوند محتشم کاشانی