محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۹۵: به وجود پاکت شه من ز بدان گزندی نرسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به وجود پاکت شه من ز بدان گزندی نرسد به تو دود آهی مه من ز نیازمندی نرسد سم توسنت کز همه رو شد سجده فرمای بتان نرسد به جائی که بر آن سر بلندی نرسد چو به قصر تو کسی نگرد سر کنگران ز جفا به جائی بر سلطان که به آن کمندی نرسد میلت در آئین جفا چه بلاست ای سرو که تو را نرسد به خاطر ستمی که به مستمندی نرسد عجبست بسیار عجب که رسد به بالین طرب سر من که در ره طلب به مستمندی نرسد من و گریهٔ تلخی چنین چه عجب گر از تلخی این به لب من غصه گزین لب نوشخندی نرسد شده محتشم تا ز جنون ز حصار قرب تو برون نرود زمانی که بر آن ز زمانه بندی نرسد محتشم کاشانی