محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۹۲: خوش آن شبی که ز رویش نقاب برخیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن شبی که ز رویش نقاب برخیزد گشاده روی سحرگه ز خواب برخیزد علی الصباح نشیند چو مه به مجلس می شبانه با رخ چون آفتاب برخیزد ز تاب می گل رویش چنان برافروزد که سنبل سر زلفش ز تاب برخیزد بیاد آن مه خرگه نشین چو بارم اشگ به شکل خوی که از آن صد حباب برخیزد شبی بود که چو از خواب دیده بگشایم به دیده ام تو نشینی و خواب برخیزد بهر زمین که خرامی چو آهوی مشگین ز خاک رایحه مشگ ناب برخیزد چو محتشم ز دل گرم اگر برآرم آه ز دود آن همه بوی کباب برخیزد محتشم کاشانی