محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۸۶: دی باد چو بوی تو ز بزم دگر آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی باد چو بوی تو ز بزم دگر آورد چون مجمرم از کاسهٔ سر دود برآورد از داغ جنون من مجنون خبری داشت هر لاله که سر از سرخاکم به درآورد شیرین قدری رخش وفا راند که فرهاد با کوه غمش دست به جان در کمر آورد در بادیه سیل مژه ام خار دمایند تا ناقهٔ او بر من مسکین گذر آورد هرچند فلک طرح جفا بیشتر انداخت در وادی عشق تو مرا بیشتر آورد امید که از شاخ وصالت نخورد بر ای نخل مراد آن که مرا از تو برآورد بر محتشم از چشم خوشت چون نظر افتاد خوش حوصله ای داشت که تاب نظر آورد محتشم کاشانی