محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۸۰: فلک به من نفسی گرچه سر گرانش کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فلک به من نفسی گرچه سر گرانش کرد دگر به راه تلافی سبک عنانش کرد زبان ز پرسش حالم اگر کشید دمی دمی دگر به من اقبال هم زبانش کرد فشاند مرغ دلم را روان به ساعد زلف به سنگ جور چو آشفته آشیانش کرد نداده بود دلم را به چنگ غصه تمام که بازخواست به صد عذر و شادمانش کرد دلم هنوز ز دریای غم کناری داشت که غرق مرحمت از لطف بیکرانش کرد دمی که تیر ستم در کمان خشم نهاد کشید بر من و سوی دگر روانش کرد چو خواست قدر نوازش بداند این دل زار نخست پیش خدنگ بلا نشانش کرد غرض ستیزه نبودش که نقد قلب مرا کشید بر محک جور و امتحانش کرد عنان همرهی از دست محتشم چو کشید نهفته بدرقهٔ لطف همعنانش کرد محتشم کاشانی