محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۴۷: اغیار را به صحبت جانان چه احتیاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اغیار را به صحبت جانان چه احتیاج بی درد را به نعمت درمان چه احتیاج در قتل من که ریخته جسمم ز هم مکوش کشتی چو شد شکسته به طوفان چه احتیاج نخل توام به سعی مربی ثمر مبخش خودرسته را به خدمت دهقان چه احتیاج کی زنده دم تو کشد منت مسیح پاینده را به چشمهٔ حیوان چه احتیاج از لعبتان چین به خیال تو فارغیم تا جان بود به صورت بی جان چه احتیاج بعد طریق کعبهٔ مقصد ز قرب دل چون بسته شد به بستن پیمان چه احتیاج بهر ثبوت عشق چو در بزم منکران دل چاک شد به چاک گریبان چه احتیاج پیش ضمیر دلبر ما فی الضمیر دان اظهار کردن غم پنهان چه احتیاج در فقر چون عزیزی و خواری مساویند درویش را به عزت سلطان چه احتیاج چون دیگریست قاضی حاجات محتشم مور ضعیف را به سلیمان چه احتیاج محتشم کاشانی