محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۴۶: گر به دردم نرسد آن بت غافل چه علاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به دردم نرسد آن بت غافل چه علاج ور کشد سر ز علاج من بی دل چه علاج کار بحر هوس از رشگ به طوفان چو کشید غیر زورق کشی خویش به ساحل چه علاج قتل شیرین چو شد از تلخی جان کندن صبر غیر منت کشی از سرعت قاتل چه علاج دست غم زنگ ز پیشانی خدمت چو زدود جز به تقصیر شدن پیش تو قایل چه علاج نیم بسمل شده را خاصه به تیغ چو توئی جز نهادن سر تسلیم به سمل چه علاج نقد دین گرچه ندادن ز کف اولی ست ولی ترک چشم تو چو گردیده محصل چه علاج گو دل تازه جنون باش به زلفش دربند اهل این سلسله را جز به سلاسل چه علاج محتشم رفتن از آن کوست علاج دل تو لیک چون رفته فروپای تو در گل چه علاج محتشم کاشانی