محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۳۵: زانطره دل سوی ذقنت رفته رفته رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زانطره دل سوی ذقنت رفته رفته رفت در چه ز عنبرین رسنت رفته رفته رفت پیشت چو شمع اشگ بتان قطره قطره ریخت صد آبرو در انجمنت رفته رفته رفت من بودم و دلی و هزاران شکستگی آن هم به زلف پرشکنت رفته رفته رفت گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت رفتی به مصر حسن و نرفتی ازین غرور آن جا که بوی پیرهنت رفته رفته رفت جان را دگر به راه عدم ده نشان که دل در فکر نقطهٔ دهنت رفته رفته رفت ای محتشم فغان که نیامد به گوش یار آوازه ای که از سخنت رفته رفته رفت محتشم کاشانی