محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۱۱: گرچه پای بندی عشق تو بیزنجیر نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرچه پای بندی عشق تو بی زنجیر نیست از گریزش نیز غافل بودن از تدبیر نیست در تصرف کوش تا عشقم شود کامل عیار کانچه مس را زر تواند ساخت جز اکسیر نیست حسن افسون است و دل افسون پذیر اما اگر نیست افسون دم در افسون ذره ای تاثیر نیست صید را هرچند زور خود برون آرد ز قید در طریق ضبط او صیاد بی تقصیر نیست پر برای مرهمی خوارم مکن کاندر دلم خار خاری هست اما زخم تیغ و تیر نیست ز اعتماد آن که در زلفت به یک تارم اسیر چندم آری در جنون این تار خود زنجیر نیست سرمده خیل ستم را در دل من چون هنوز یک سر این کشور تو را در قبضهٔ تسخیر نیست صید را اینجا خطر دارد تو خاطر جمع دار ای دل وحشی که این صیاد وحشی گیر نیست در وصال اسباب جمع و محتشم محروم از او وصلت معشوق و عاشق گویا تقدیر نیست محتشم کاشانی