محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۰۵: گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست ور کنی جزم که مهر تو در آب و گل کیست داد عصمت دهی از بهر رضای دل او تا هوس پیشه بداند که دلت مایل کیست سگت آهسته نهد پا به زمین از غیرت تا بداند که سر کوی تو سر منزل کیست بعد از آن هم که کنی به سملم از تاب حسد ترسم از رشک بگویند که این به سمل کیست برده این قافله از قافله مشگ سبق یارب این عطرفشانی عمل محمل کیست گرچه آواز وی از محفل او می شنوم دلم از دغدغه خونست که در محفل کیست محتشم زد چو گدایان در دریوزه عام تا به این پی نتوان برد که او سائل کیست محتشم کاشانی