محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۹۷: امشب ای شمع طرب دوست که همخانهٔ توست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب ای شمع طرب دوست که همخانهٔ توست هجر بال و پرما بسته که پروانهٔ توست من گل افشان کاشانه خویشم بسرشک که بخار مژهٔ جاروب کش خانهٔ توست من خود از عشق تو مجنون کهن سلسله ام که ز نو شهر بهم برزده دیوانهٔ توست دل ویران من ای گنج طرب رفته به باد دل آباد که ویران شده ویرانهٔ توست من ز بزمت شده از بادیه پیمایانم باده پیما که در آن بزم به پیمانهٔ توست مکن ز افسانه غم رفته به خواب اجلم تا ز سر خواب که بیرون کن افسانهٔ توست محتشم حیف که شد مونس غیر آن دل دار که انیس دل و جان من و جانانهٔ توست محتشم کاشانی