محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۹: پای یکی به علت ادبار نارواست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پای یکی به علت ادبار نارواست رخش یکی به عرصهٔ اقبال در دو است در افتاب وصل یکی گرم اختلاط قانع یکی ز دور به یک ذره پرتو است اما ازین چه غم که کهن دوستدار او در خاطرش نشسته تر از عاشق نواست شطرنج غایبانه شیرین به کوه کن در دل به صد شکفتگی نرد خسرو است زندان هجر او چه طلسمی است کاندران نه طاقت نشست و نه راه بدر رو است اعجاز عشق بین که تمنای هندویی پاینده دار نام شهنشاه غزنو است معلوم قدر دانهٔ اشک تو محتشم جائی چنان که خرمن جانها به یک جواست محتشم کاشانی