محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۶۷: رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست نشان دقت صورت نگار از آن پیداست قدت که بر صفتش نیست هیچ کس قادر کمان قدرت پروردگار از آن پیداست سرت که گرم می لطف بود دوش امروز گرانی حرکات خمار از آن پیداست به زیر دامن حسنت نهفته است هنوز خطی که گرد گلت صد بهار از آن پیداست کمان سخت کش است ابرویت ولی کششی به جانب همه بی اختیار از آن پیداست کرشمه سازی از آن چشم را چه نام کنم که عشوه های نهان صد هزار از آن پیداست ز بی قراری زلفت جز این نمی گویم که حال محتشم بی قرار از آن پیداست محتشم کاشانی