محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۶۴: زان آستان که قبلهٔ ارباب دولت است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان آستان که قبلهٔ ارباب دولت است محرومی من از عدم قابلیت است چشم ز عین بی بصری مانده بی نصیب زان خاک در گه سرمهٔ اهل بصیرت است رویم که نیست بر کف پایش به صد نیاز از انفعال بر سر زانوی خجلت است دوشم که نیست غاشیه کش در کاب تو آزرده از گرانی بار مذلت است دستم که نیست پیش تو بر سینهٔ صبح و شام کوته ز جیب عیش و گریبان راحت است پایم ازین گنه که نه جاری به راه توست مستوجب سلاسل قهر و سیاست است گر دور چرخ مانعم از پای بوس توست در روزگار باعث تاخیر صحبت است بر من جفاست ورنه سلیمان عهد را در انجمن نصیحت موری چه حاجت است من بعد روی محتشم از هیچ رومباد دور از درت که گفته ارباب همت است محتشم کاشانی