محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۸: رخش در غیر و چشم التفاتش در من است امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخش در غیر و چشم التفاتش در من است امشب هزارش مصلحت درهر تغافل کردنست امشب بتی کز غمزه هر شب دیگری را افکند در خون نگاهی کرد و دانستم که چشمش برمنست امشب تن و جانم فدای نرگس غماز او بادا که از طرز نگاهش فتنه را جان در تنست امشب شراب دهشتم دست هوس کوتاه می دارد ز نقل وصل کاندر بزم خرمن خرمن است امشب کند بدگوئیم با غیر و من بازی دهم خود را که دیگر دوست در بند فریب دشمن است امشب در اثنای حدیث درد من آن عارض افزودن برین کز عشقم آگه گشته وجهی روشن است امشب در آغوش خیالش جان غم فرسوده را با او حجاب اندر میان نازکتر از پیراهنست امشب ز بزم شحنه مجلس خدا را برمخیزانم که نقد وصل دامن دامنم در دامنست امشب دو چشم محتشم آماجگاه تیر پی در پی ز پاس گوشهای چشم آن صید افکن است امشب محتشم کاشانی