محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۱: حوصله کو که دل دهم عشق جنون فزای را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حوصله کو که دل دهم عشق جنون فزای را سلسله بگسلم ز پا عقل گریزپای را کو دلی و دلیرئی کز پی رونق جنون شحنهٔ ملک دل کنم عشق ستیزه رای را کو جگری و جراتی کز پی شور دل دگر باعث فتنه ای کنم دیدهٔ فتنه زای را کوتهی و تهوری تا شده همنشین غیر سیر کنم ز صحبت آن هم دم دل ربای را در المم ز بی غمی کو گل تازه ای کزو لالهٔ داغ دل کنم داغ الم زدایرا تلخی عشق چون دگر پیش دلم نموده خوش باز بوی چشمانم این زهر شکر نمای را دیده به ترک عافیت بر رخ ترکی افکنم در ستمش سزا دهم جان ستم سزای را از دل خویش بوی این می شنوم که دلبری دام رهم کند دگر جعد عبیر سای را مفتی عشقم اردهد رخصت سجدهٔ بتی شکرکنان زبان زبان سجده کنم خدای را صبر نماند وقت کز همه کس برآورد گریه های های من نالهٔ وای وای را باز فتاده در جهان شور که کرده محتشم بلبل باغ عاشقی طبع غزل سرای را محتشم کاشانی