محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۸: گر بهم میزدم امشب مژهٔ پر نم را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر بهم می زدم امشب مژهٔ پر نم را آب می برد به یک چشم زدن عالم را سوز دیرینه ام از وصل نشد کم چه کنم که اثر نیست درین داغ کهن مرهم را آن پری چهره مگر دست بدارد از جور ورنه بر باد دهد خاک بنی آدم را ای تو را شیردلی در خم هر موی به بند قید هر صید مکن زلف خم اندر خم را بنشین در حرم خاص دل ای دوست که من دور دارم ز رخت دیدهٔ نامحرم را باددر بزم غمم نشه ای از درد نصیب که در آن نشئه ز شادی نشناسم غم را خواهی اکسیر بقا محتشم از دست مده ساغر دم به دم و ساقی عیسی دم را محتشم کاشانی