محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۳: اگر دل بر صف مژگان سیاهی میزند خود را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر دل بر صف مژگان سیاهی می زند خود را که تنها ترک چشمش بر سپاهی می زند خود را ز تابم می کشد اکثر نگاه دیر دیر او که بر قلب دل من گاه گاهی می زند خود را ندارد چون دل خود رای من تاب نظر چندان چه بر شمشیر مردم کش نگاهی می زند خود را گلی کز جنبش باد صبا آزرده می گردد چرا بر تیغ آه بیگناهی می زند خود را مه نو سجده های سهو می فرمایدم امشب به صورت بس که بر طرف کلاهی می زند خود را سواری گرم قتلم گشته و من منفعل مانده که گیتی سوز برقی بر گیاهی می زند خود را عنانش محتشم امروز می گیرم تماشا کن که چون بر پادشاهی دادخواهی می زند خود را محتشم کاشانی