محتشم کاشانی
قصیده ها
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در مدح شاه طهماسب صفوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بدن دستگاه جان باشد دست دست خدایگان باشد پادشاهی که حکم او همه جا بر سر خسروان روان باشد شیر حربی کزو لباس حیات بر تن صفدران دران باشد شاه طهماسب خان که سپهش همچو سنجر هزار خان باشد آن که نبود برون ز کشور او هرکه را در زمین مکان باشد وانکه زیر نگین بود او را هرچه در تحت آسمان باشد گر به رفع قضا نویسد حکم اهتمام قدر در آن باشد وز به عزل قدر دهد فرمان اقتضای قضا چنان باشد همتش چون به بذل پردازد کیسه پرداز بحر و کان باشد کرمش کیسه ای که پر سازد مخزن گنج شایگان باشد ای به جائی که قصد قدر تو را پایه بر فرق فرقدان باشد بام ایوان عرش سای تو را چرخ نه پایهٔ نردبان باشد جودت ار نرخها کند تعیین عمر جاوید را یگان باشد کان برآرد به زینهار انگشت چون تو را خامه در بنان باشد هرچه گیرد ز بحر و کان ایام دل و دست تواش ضمان باشد دل چو بحر اندر اضطراب افتد چون کف تو گوهرفشان باشد دهر اگر خواهد از تو طول بقا حشر و نشر اندرین جهان باشد می رسد مطلعی دگر که چه زر در بلاد سخن روان باشد محتشم کاشانی