جهان ملک خاتون
در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها
شمارهٔ ۵: گلبن روضه دل سرو گلستان روان - غنچه باغ طرب میوه شایسته جان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گلبن روضه دل سرو گلستان روان غنچه باغ طرب میوه شایسته جان طفل محروم شکسته دل بیچاره من کام نادیده به ناکام برون شد ز جهان مردم دیده از او حظّ نظر نادیده تا که از پیش نظر همچو پری گشت نهان گر کنم گریه مکن عیب که بی یوسف مصر چشم یعقوب بود روز و شب از غم گریان این چه زخمست که جز گریه ندارد مرهم و این چه دردست که جز ناله ندارد درمان هردم افشانمش از چشم چو دریا بر خاک دامنی دُر که نظیرش نبود در عمّان تا بود در سر من چشم و زبان در دهنم نرود نقش وی از چشمم نامش ز زبان دلم این بار چنان سوخت که گر خاک شوم در غبار من از این حال توان یافت نشان خانه ما که چو فردوس برین روشن بود مدّتی رفت که تاریکترست از زندان خانه دل که در او منزل شادی بودی رفت عمری که بجز غم نرسیدش مهمان دل از این درد عجب دارم اگر جان ببرد کشتی این نوبت از این ورطه نیاید به کران خیز بیرون رو از این کلبه احزان دو سه روز بلبل از باغ ضروری برود وقت خزان هرچه آید به سر ما همه از حکم قضاست پس شکایت نتوان کرد ز بیداد زمان جهان ملک خاتون