جهان ملک خاتون
در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها
شمارهٔ ۲: ای دل و دیده دل و دیده من پر خونست - سوزش جان من از شرح و بیان افزونست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل و دیده دل و دیده من پر خونست سوزش جان من از شرح و بیان افزونست چشم نم دیده ام از دور فلک پر خون بود این زمان از غم هجران تو چون جیحونست دوستانم به تفقّد همه دستان گویند کای ستمدیده درین واقعه حالت چونست چه بگویم که درین واقعه بر من چه رسید هرچه گویم همه دانید کزان افزونست چون زخار فلک سفله ننالم به ستم که گل روی تو در خاک لحد مدفونست در فراق رخ خوب تو چنان می گریم که رخ جان من از خون جگر گلگونست لیلی جان من آخر به کجا رفت بگو که جهانی ز فراق رخ او مجنونست عمر شیرین چو به تلخی به سرآید ای دل می کش این درد که بر تو نه بلا اکنونست از جهان غیر جفانیست نصیبم چه کنم که مرا پشت دل از غصّه ز غم چون نونست جهان ملک خاتون