ادیب صابر ترمذی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: دیده که رخ و زلف تو از دور ببیند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیده که رخ و زلف تو از دور ببیند بر روز منور شب دیجور ببیند در ظلمت زلفین تو رخسار تو نور است پر نور شود دیده که آن نور ببیند عاشق که به کویت گذرد خلد ببیند دیده که به رویت نگرد حور ببیند از رنج شفا یابد و رنجور نماند گر روی تو را مردم رنجور ببیند آسیمه شوم چون لب نوشینت ببینم ماننده زنبور که انگور ببیند با تو مثل من که همی بینمت از دور چون تشنه و آب است که از دور ببیند گر وصل تو یابم سخن هجر نگویم ماتم چه کند هر که ره سور ببیند ادیب صابر ترمذی