اثیر اخسیکتی
قطعه ها
شمارهٔ ۲ - لغز: بر دَوَد چون سمندراز آتش - بگذرد چون سفینه از دریا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر دَوَد چون سمندراز آتش بگذرد چون سفینه از دریا هر دو دست وی از جنوب و شمال هر دو پای وی از نسیم و صبا رنگ در کوه و شیر در بیشه بال در بحر و غول در صحرا چو ببالا برآید از پستی هست ماننده ی دعای ریا بر شود حالی و فرود آید راست ماننده ی دغا و قضا این عجب تر که گر ز جابلقا گویم او را، چو برنشینم، ها نرسیده هنوزها، به الف کاو رسیده بود به جابلسا هرچه در مدح او تو را گفتم همه بر عکس گفتم و عمدا تا برابن استرم سوار مپرس که چه آید برویم از اعدا اولا، استری است سست و نکون حاصل او شماتت اعدا آگه از حال هاجر و هاروت زاده در عهد آدم و حوا از بن رود نیل خورده خصیل بر سر کوه قاف کرده چرا نه کس از من پذیردش به صله نه کس از من ستاندش بدعا بدترین عیب او بخواهم گفت چند دارم نهان، زبهر چرا هر کجا نرخری بدید ز دور کوی سوی او همی کند عمدا گه به تعریض مردمان گویند که چه نیک اوفتد سزا سزا اثیر اخسیکتی