حکیم نظامی گنجوی
خردنامه
بخش ۲ - نیایش به درگاه باریتعالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خدایا توئی بنده را دستگیر بود بنده را از خدا ناگزیر توئی خالق بوده و بودنی ببخشای بر خاک بخشودنی به بخشایش خویش یاریم ده ز غوغای خود رستگاریم ده تو را خواهم از هر مرادی که هست که آید به تو هر مرادی به دست دلی را که از خود نکردی گمش نه از چرخ ترسد نه از انجمش چو تو هستی از چرخ و انجم چه باک چو هست آسمان بر زمین ریز خاک جهانی چنین خوب و خرم سرشت حوالت چرا شد بقا بر بهشت از این خوبتر بود نباشد دگر چو آن خوبتر گفتی آن خوبتر در آن روضه خوب کن جای ما ببر نقش ناخوبی از رای ما نه من چاره خویش دانم نه کس تو دانی چنان کن که دانی و بس طلبکار تو هر کسی بر امید یکی در سیاه و یکی در سپید بدان تا زباغ تو یابد بری تضرع کنان هر کسی بر دری نبینم من آن زهره در خویشتن که گویم تو را این و آن ده به من کنم حاجت از هر کسی جستجوی چویابم تو بخشنده باشی نه اوی تو مستغنی از هر چه در راه توست نیاز همه سوی درگاه توست سروش مرا دیو مردم مکن سر رشته از راه خود گم مکن چو بر آشنائی گشادی درم مکن خاک بیگانگی برسرم به چشم من از خود فروغی رسان که یابم فراغی ز چشم کسان چو پروانه شب چراغ توام چنان دان که مرغی ز باغ توام مبین گرچه خردم من زیردست بزرگم کن آخر بزرگیت هست من آن ذره در خردم از دیده دور که نیروی تو بر من افکند نور به نیروی تو چون پدید آمدم در گنجها را کلید آمدم بسر بردم اول بساط سخن دگر ره کنم تازه درج کهن به اول سخن دادیم دستگاه به آخر قدم نیز بنمای راه صفائی ده این خاک تاریک را که به بیند این راه باریک را برانم کزین ره بدین تنگنای به خشنودی تو زنم دست وپای حفاظت چنان باد در کار من که خشنود گردی ز گفتار من چو از راه خشنودی آیم برت نپیچم سر از قول پیغمبرت حکیم نظامی گنجوی