امامی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: کرا آن زهره و این راستگوئی - که گوید او توئی، بی شک تو اوئی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کرا آن زهره و این راستگوئی که گوید او توئی، بی شک تو اوئی ترا چشم معانی احول آمد خیالت ز آن کند باوی دو روئی تو آب روشنی بیرون چشمه نداری جنبشی تا در سبوئی سبو شکن مترس اینک لب جوی چو در جو امدی مطلق تو جوئی ازین صورت یکی را چون شناسی؟ که تا دست از دو عالم در نشوئی حقیقت را دو عالم یک نشنانست بگویم چیست، زشتی و نکوئی ------- هر کاو ندید روضه ی فردوس بر زمین گو بر نگاه خسرو صاحب قران ببین هم نزهت بهشت بعفو خدایگان با صحن دلشگای روان پرورش قرین هم رفعت سپهر، بتائید شهریار در سقف آسمان صفتش آیتی مبین انگیخته طراوات اشکال دلبر باش نقش خجالت از رخ صورتگران چین آمیخته بدایع تمثال جانفراش با زر و لاجورد، رخ و زلف حور عین خورشید را بسایه ی ایوانش بار نیست در سایه عنایت خورشید ملک و دین فرمانده جهان، عضدالدین سپهر ملک حاجی بک آفتاب زمان خسرو زمین ------- رخ تو روضه بهشت برین نقشت آب نگارخانه چین جام جنت نماشدی که نمود عکس خلد خیال ماء معین باغ و دریات در نشیب و فراز مرغ و ماهیت در یسار و یمین امامی هروی