قطران تبریزی
قصیده ها
شمارهٔ ۱۸۳ - فی المدیحه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بفر و خرد و خوبی خورشید سپاه او فرزنده ز گردون تو فروزنده ز گاه او گهی تابان بر چرخ و گهی زیر زمین تو بوی تابان بر گاه بگاه و بی گاه زو نگاریده سپهر از تو نگاریده زمین زو درخشنده نجوم از تو درخشنده سپاه زو بود تازه بتابستان اشجار و نبات از تو تازه دل احرار همه ساله بجاه هست شاهانه کلاه تو فرازان همه وقت او ببرج حمل افرازد هر سال کلاه بهنر زو بگذشتی ببقا زو بگذر که تو از فر اللهی و وی از فر الاه ماه در خانه خورشید شبی یادو بود باز خورشید بود ماهی در خانه ماه نرسد هزمان خورشید سوی خانه خویش تو سوی خانه خویش آی و می سرخ بخواه که ز دیر آمدنت نیک سگالان ترا هست رخ همچو زریر و دل جان جامه سیاه جان من ریش و نژند است و تنم زار و نزار جان چو گندم ز بر تابه و رخ زرد چو کاه راهم ار بودی سوی تو بسر تاختمی آه کامسال چو هر سال تنم بودی آه رهی و بنده آنم که مرا مژده دهد که به پیروزی پیمود خداوند تو راه تا تو آنجایی من حال تباهم شب و روز چون تو باز آئی یک شب نبود حال تباه تو پناه همه خلقی بگه شادی و غم بگه شادی و غم باد ترا چرخ پناه باد نوروزت فرخنده و پیروزت روز تو بشادی ز بر گاه و عدو در ته چاه قطران تبریزی