قطران تبریزی
قصیده ها
شمارهٔ ۱۰۹ - فی المدیحه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا شهریاران پاکیزه دل ز دست شما ابر و دریا خجل بود ابر از دستتان شرمسار بود بحر از طبعتان منفعل ولی را وفای شما دلفروز عدو را جفای شما جان کسل خورد بی رضای شما هرکه آب چو آتش شود در دلش مشتعل کسی کو شما را بود بدسگال بود با خدای جهان مستحل کسی کو بقای شما را نخواست شود زیر پای فنا مضمحل کسی کز جهان بیندی بند او ز ناکام کاری کندشان بحل؟ کرت باید آسایش اندر جهان تو از دست دامان ایشان مهل هزار آفرین باد بر جانتان که هم کامگارید و هم محتمل ز آسایش دهر و کام جهان بود قسمت خصمتان دق و سل کسی کو جدا ماند از رویتان شود پایش از خون دل زیر گل کسی کو ز فرمانتان سر بتافت بتیغ زمانه همی قد قتل زمانه بقای شما را بدهر به پایندگی بر نوشته سجل از آنگه که دورم ز روی شما نداند دل من چهار از چهل ز هجر شما شهریاران شهر همم بیم جانست و هم درد دل کمر بسته بادند پیش شما شهان طراز و مهان چگل قطران تبریزی