قطران تبریزی
قصیده ها
شمارهٔ ۱۰۲ - در مدح ابراهیم ابن شریف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوشم شبی خجسته بدو مجلسی ظریف عیشی چو روح روشن و وقتی چو جان نظیف بگذاشتم بشادی تا روز عمر خویش با دلبری مساعد و با باده لطیف باده مرا موافق و نزهت مرا شریک نعمت مرا مقارن و دولت مرا حریف روز سپید گشته بمن شد شب سیاه خلد لطیف کشته مرا عالم کثیف در چنگ من گرفته بدان مشک سلسله در گوش من سماع دو بیتی بود نحیف؟ من با نکار یار وفا شادمان شده از دولت رئیس براهیم بن شریف فرزانه ای که دهر نیارد چنو کریم آزاده ای که خلق نبیند چنو ظریف از همت بلند وی آمد پدید چرخ وز دولت مساعد او شد شرف شریف در عالم وقار نیامد چنو بشر وندر نبات فضل نیامد چنو خضیف خویش بود مطهر و رایش بود رفیع رویش بود منور و لفظش بود طریف ای آنکه طلعت تو بود روی بخت نیک وی آنکه صورت تو بود صورت عفیف کردی ضعیف انده من گرچه بد قوی کردی قوی نشاط دلم گرچه بد ضعیف آن باده را که دوش رساندی به نزد من چون جایعی بدم که بدو در رسد رغیف تا گاه در میان سخن نیک و بد رسد تا گاه در زمانه ربیع آید و خریف در چشم دوستان تو گیتی بهشت باد عالم بدشمنان تو بر تنک چون کنیف قطران تبریزی