علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۸ - تتبع خواجه: تا از هوای مغبچگان ناتوان شدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا از هوای مغبچگان ناتوان شدم در دیر خاک درگه پیر مغان شدم خاک ره من اهل نظر سرمه میکنند زاندم که خاک درگه آن آستان شدم پیرانه سر اگر نه جوانیست در سرم بهر چه عاشق رخ آن دلستان شدم ز اقبال درد عشق منم عالمی دگر ورنه ز چشم و دل ز چه دریا و کان شدم در عشق آن پری که نشانش پدید نیست اندر میان اهل جنون بی نشان شدم از بیم خیل غم وطنم گشت میکده غم نیستم کنون که بدارالامان شدم وارستم از بلای خودی تا به دست عشق آواره رمیده بی خانمان شدم فانی زیاده زین نتوانم عیان نمود کآشفته این چنین ز هوای فلان شدم علی شیر نوایی