علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۲ - مخترع: منکه مخمور سحرگاه به میخانه روم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منکه مخمور سحرگاه به میخانه روم شام سرمست و غزلخوان سوی کاشانه روم روز از ساغر می چونکه به بندم پیمان نا شده شب به سر ساغر و پیمانه روم آشنایان خرابات مرا نشناسند بسکه از خود به سوی میکده بیگانه روم طایر قدسم و خال رخ یارم هوس است سوی گلزار جمالش پی آن دانه روم شب ملولند مغ و مغبچه از من که به دیر همه با عربده و نعره مستانه روم جانب باغ روند اهل تنعم چو ز عشق منکه ویران شده ام جانب ویرانه روم فانیا جز به فنا ره نتوان برد به دوست این محالست که من عاقل و فرزانه روم علی شیر نوایی