علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۵ - در طور مخدوم: در دیر مغان شیفته پیر و جوانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دیر مغان شیفته پیر و جوانم خاک قدم مغبچه و پیر مغانم ایام قدح خواریم ای شیخ چه پرسی از غایت مستی چو شب از روز ندانم من بیخود و پرسند که چونی چه جوابست؟ این مسأله را چونکه ندانم که چسانم چون بوسه به پای تو زدم کرد دلم ضعف کز پای تو برداشتن سر نتوانم سیر ملکوت از قدح پر کنم آری این نوع سبک روح از آن رطل گرانم زان روی به میخانه کنم عزم که یک دم از رنج خودی خاطر خود را برهانم فانی به بیابان فنا رفت چو شد مست امید ازو چونکه شوم مست نمانم علی شیر نوایی